پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

عروسکهای نازم پرنیا و پانیا

مراسم دندونی و تولد برسین خاله

اول از همه مراسم دندونی شروع شد چون فکر کردیم ممکن حس بچه ها از بین بره پس باید عجله می کردیم بعد از دندونی نوبت تولد بود تصویر کیک توسط بردیا آقا انتخاب شده بود واین به ترتیب شرح حال اولیه کیک تا انتها به اضافه شرح تصاویر  جانبی  است این هم یک لحظه اعتصاب دخترم بابت انتخاب رنگ بالماسکه خدارو شکر گرفتگی شدید نبود وخیلی زود به جمه برگشت این هم فسقل خانوم این هم پرنیا خانوم خوب بریم سر حاشیه های شام خوب حالا بریم سری به گوشه کنار ها بزنیم ...
20 شهريور 1392

خواب فرشته ها

همین روزها ممکنه که به دنبال ضربه مغزی ناخواسته دنبال منو تو بیمارستانها بگیرید باور نمی کنید ببینید حتی پانیا خانوم هم روال خواهرشو دنبال مکنه خدا کاش واقعا یک خونه دو خواب بخریم تا دخترای نازم رو تخت خودشون بخوابند. من وپدرشون هم بتونیم یک شب بدون ترس از اینکه یک ضربه ناگهانی تو سرمون فرود بیاد بخوابیم ...
20 شهريور 1392

اتلیه خاله سانی

خدا برای کسی پیش نیاره حدودیک هفته قبل پسر دایی داودی جلوی چشمان مادر وخواهران وهمسرش در دریا غرق شد واین درحالی بود که قریب به 2ماه تا عروسی اش مانده بود..... خدایا از تو می خواهم که صبر به خانواده محترم این عزیز از دست رفته عنایت فرمایی وروحش را شاد وقرین رحمت فرمایی به خاطر اینکه تومراسم پرنیا دخترم اذیت نشه اونو پیش خاله سانی گذاشتم اون هم این عکسها رو از دخترم وبردی گرفته ...
19 شهريور 1392

دردسرهای ماهواره

یک روز دیدم که پرنیا خانوم خیلی شاکی وعصبانی پیش من اومد ومی گه چرا موهای منو کوتاه کردی آخه من می خواستم لامیا باشم و....... بعد از پایان صحبتها دیدم که هلی خانوم  موهاشو سبک لامیا درست کرده بود و واقعا زیبا شده بود واین هم عوارض سریال های ماهواره ...
2 شهريور 1392

ماجراهای خونه مادری

چند هفته ای هست که شوهر خواهرام برای یک برنامه کاری به مسافرت رفتند وخواهرام چون تنها نمونند به خونه مادری اومدند و از اونجایی که ما هم دلمون نمی اد تو این شرایط سخت اونها تنها بمونند هر از گاهی با دوتا جوجه هامون به اونها ملحق می شدیم .تو  خونه پدرجون مادری پر شده بود از لحظه هایی که نیاز بود شکار شود و من هم تا اونجایی که رم دوربین یاری می کرد گرفتم. کاشکی  می دیدید که 5تا نوه باهم واون هم تواین سنین ریز ودرشت چقدر تو روحیه ادم تاثیر دارند بهتره با هم ببنیم گاهی اوقات آرامش و صلح برقرار بود گاهی اوقات شکمو می شدن از این نوعش گاهی وقتها بازی بود و با هم بودن وگاهی قهر وناراحتی تواین ...
2 شهريور 1392