پشت میز نشینی
یادی از تابستان
دیدار دوستای قدیمی بعد از 9ماه
پرنیا و درسا خسروی پرنیا و هستی و درساخسروی پرنیا هستی درسا و محیا یه عکس زیبا آرشیدا و پارسا پرنیا و خواهری پایان دیدار دوستانه .. ...
خواهرانه همراه کمی حس حسادت
یکی از روزها طبق معمول دوربین رو به پرنیا دادم تا عکسهایی که توی مهد از پانیا گرفته بودم رو ببینه ناگهن با یک حالتی که سرشار از حسادت گفت مامانی چرا از من عکس نمی گیری که من هم بدون هیچ مکثی جواب دادم عزیزم چرا نمی گیرم بیا تا از شماه وخواهریت باهم عکس بگیریم که متاسفانه ژانیا خانوم خیلی همکاری نکرد ولی باز عکسها بد نشد ...
نویسنده :
مامان سولماز
23:10
پانیا خانوم و آروشا خانوم و گاهی وقتها
دوستان این دوست دخترم آروشا خانومه که داره به شما نگاه می کنه این دوتا دزد کوچولو دارن به وسایل سنا خانوم دستبرد می زنن این خانومای محترم از اونجا که دلهاشون به هم نزدیکه دوست دارن که سرهاشون هم به هم نزدیک باشه خیلی وقتها حس کنجکاوی تو بچه ها شعله ور می شه گاهی وقتها قبل از انجام هر کاری باید جوانب رو هم سنجید گاهی باید وسط کا یک کمی هم استراحت کرد وشاید یک گپ کوچکی زد گاهی برای بدست آوردن چیزهایی باید از خیلی چیزها گذشت گاهی وقتها برای اینکه دیده شویم باید به دوربین نگاه کنیم گاهی وقتها از حرکات اطرافیان تعجب می کنیم ...
نویسنده :
مامان سولماز
22:53
بدون شرح
فکر می کنم که تو خونه بودن برای پرنیا خانوم اثرات مخربی به دنبال داشته شما اینطور فکر نمی کنید ...
نویسنده :
مامان سولماز
22:14
رویدادهای هفته گذشته به روایت تصویر
اگه گفتید این عکس کیه
پرنیاست یا پانیا: بله این خانم خوشگله پرنیا خانمیه که حدودا سه ماهش بوده و میومده دانشگاه. این عکس تقدیمی از طرف محیا خانمی به پرنیا که دلش خیلی براش تنگ شده و همش خبرشو میگیره.. ...
نویسنده :
مامان سولماز
11:09