پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

عروسکهای نازم پرنیا و پانیا

یک تجربه

یک روز دخترم با مامان فاطمه به پارک رفت .وقتی برگشت همراهش یک گل کوچک بود که می خواست اون رو زنده کنه جالبه که اگه یک روزی خواستید یک گلی رو زنده کنید از این روش استفاده کنید امیدوارم که از این آموزسش لذت برده باشید تا آموزشهای بعدی شمارو به خدا می سپارسم . ...
2 ارديبهشت 1392

پرنیا خانوم وشیطنتهاش

از اونجا که موکتهای مامان فاطمه  جون می داد برای عکس گرفتن ما هم این فرصت رو از دست ندادیم و تا می تونستیم از دخترم عکس گرفتیم . فکر می کنم لازم باشه یک توضیحی راجع به عکس زیر بدم: پرنیا خانوم عاشق کاکائو است وهر جا که اونو ببینه حتی به قیمت یواشکی وبدون اجازه هم که شده اونا رو بر می داره واین دخترم فکر می کرد با این نحوه نشستن کسی متوجه برداشتن کاکائو اون نمی شه و...وهر وقت از بابت اینکه این تصور متعلق به کیست سوال می کنیم جواب می دهد شاید هلینا دختر خاله اش باشه تو مدتی که خونه مادری بودیم (مامان خودم )روی تخت به خاطر وضعیت بعد از زایمانم می خوابیدم و یک روز دخترم نقاشی کشیده بود که تو نقاشیش تختو کشیده ب...
26 فروردين 1392

تشکر

سلام : از تمامی دوستانی که در این شادی چهار نفری چه حضوری وچه تلفنی و پیامکی تبریک گفتند ممنونم واز صمیم قلب بهترین ها را برای شان در تمام مراحل زندگی آرزومندم ...
24 فروردين 1392

برای مامان زهرا جون دختر دوست داشتنی

سلام مامانی زهرا : اول از هر چیز از لطفتون بابت خودم وپرنیا خانوم ممنونم .من چندین بار خواستم براتون نظر بذارم ولی متاسفانه کد امنیتی شما فعال نیست!!!!! اگه می شه یک کمی هم راجع به نحوه شرکت تو مسابقه برام بگید ممنون می شم راستی کفشهای زهرا جون هم خیلی قشنگه انشاله که مبارکش باشه ...
2 اسفند 1391