پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

عروسکهای نازم پرنیا و پانیا

سالگرد مادر بزرگ

سسسسسسسسسسسسسسسسلام : امروز اولین سالگرد مادر بزرگم بود وعلی رغم آلودگی شدید هوا وبارداری ام صبح ناگهان نظرم عوض شد وبرای رفتن به بهشت زهرا آماده شدیم تا اواسط راه که رسیدم متوجه وخیم بودن شرایط آب و هوا شدیم ولی نمی شد از این مراسم هم گذشت خلاصه به هر ترتیبی که بود خودمان را در اواخر مراسم رساندیم بعد از اتمام به قطعه هادی برادر عزیزم هم سر زدیم و از بچه هامون که مثل اینکه آلودگی باعث بشاشیت بیشترشون شده بود چند تا عکس گرفتیم: خدایا امروز مصادف بود با اربعین امام حسین وخوشا به سعادت کسانیکه در این روز عزیز در کربلا بودند وحتی کسانی که برای ایشان عزاداری نمودند خدایا از تو می خواهم در این روز به واسطه این امام عزیز به تمام ...
15 دی 1391

هنر خانه داری

پاک کردن لکه ها برای همیشه  خانه تمیز، خانه ای است که هیچ جای آن لکه ای به چشم نیاید. نه روی شیشه ها، نه روی زمین و دیوار و نه روی لوازم خانه. چنین خانه ای است که می توان درباره اش گفت که از تمیزی برق می زند. اگر آرزوی داشتن همچین خانه ای را دارید و نمی دانید چطور باید از شر لکه ها خلاص شوید، ما توصیه هایی برایتان داریم که می توانند برای داشتن یک خانه تمیز راهنمایی تان کنند. ● پاک کردن لکه های شیشه برای پاک کردن لک های شیشه، ظروف بلور، لیوان ها و… به کمی سرکه و جوش شیرین و یک مسواک نیاز دارید. سرکه سفید را روی شیشه ها یا ظروف شیشه ای بریزید و اجازه دهید ۲۰ دقیقه در تماس باشند. سپس ظرف شیشه ای ...
5 دی 1391

محرم وبچه ها

روزجمعه ظهر بعد از اینکه داودی وشوهر خواهرمو راهی مسافرت شمال کردیم با میهمانانمان یعنی ساناز وبردیا وبرسین آماده شدیم تا تعطیلات را به منزل مادری بریم و مادر ودخترها به همراه نوه ها با هم خوش باشیم در جریان این امر با اتفاقات  وخاطرات زیادی دست وپنجه نرم کردیم که بد نیست براتون  بعض از اونهارو تعریف کنم : اول از همه اینکه توراه رسیدن به منزل پدر جون در حالی که پشت چراغ ایستاده بودیم یک ماشین دیگه به مازد که راننده سریع از ماشین پیاده شد گفت شرمنده ،ببخشید هیچ جای نگرانی نیست ومن الان کوپن بیمه ام رو به شما می دهم و....... یک شب تو رختخواب بودیم پرنیا ازم سوال کرد مامان ،مادربزرگ کجاست ؟گفتم مامانی رفته پیش خدا درجوابم پرس...
4 دی 1391

هوای برفی

  شروع برف زمستانی تو دانشگاه باعث شد دخترم خیلی خوشحال بشه ولی چون دستکش نداشت نتوست زیاد برف بازی کنه ومن از اون عکسهای بیشتری بگیرم ولی تو یک فرصت مناسب حتما جبران می کنم ...
28 آذر 1391