پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

عروسکهای نازم پرنیا و پانیا

مراسم برگشتن از بازدید زائران خونه خدا

1392/11/23 8:56
نویسنده : مامان سولماز
1,288 بازدید
اشتراک گذاری

این عکس بعد از برگشتن از مراسم زیارت قبول گفتن به حاجیانی بود که از مکه برگشته بودند ومن هم فرصت راغنیمت دونسته وشروع به عکس گرفتن  ازپرنیا خانوم کردم که با کلی ناز وکرشمه تونستم یکی دوتایی عکس بگیرم اون هم با منت خانوم خانوما خلاصه اخرش اینکه فرمودند من نمی خوام عکس بگیرم و چرا از من عکس می گیری و من خسته ام و می خوام بخوابم وووووووووووووووبا کلی دادو بیداد خونه رو به قصد رفتن به خونه مامان فاطمه ترک کرد من دنبالش کردم ولی بهش نرسیدم  ولی می شنیدم که گریه می کرد ودادمی زد مامان فاطمه من خستهام می خوام بخوابم ولی مامانم می گه حق نداری بخوابی من باید ازت عکس بگیرم از خجالت از اینکه سیل جمعیتی که بالا بودند درمورد من چی فکر می کردند تا چند ساعتی بالا نرفتم تا کسی به من شک نکنه نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

پریسا نجفی
23 بهمن 92 9:47
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم که باب کارشونه اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون
مانی محیا
27 بهمن 92 10:25
وااااای چقدر از دست پرنیا خندیدم. خدا بدادت برسه مگه آدم میتونه به این نی نی ها وقتی کنار مادربزرگشونن چیزی بگه؟ میدونن خاطرشو زیاد میخوان